آفرینش زن
از هنگامي که خداوند مشغول آفرینش زن بود ، شش روز مي گذشت.
فرشته اي ظاهر شد و عرض کرد:چرا اين همه وقت صرف اين يکي مي فرماييد ؟
خداوند پاسخ داد:دستور کار او را ديده اي ؟
او بايد کاملا قابل شستشو باشد، اما پلاستيکي نباشد.
بايد دويست قطعه متحرک داشته باشد، که همگي قابل جايگزيني باشند.
بوسه اي داشته باشد که بتواند همه دردها را ، از زانوي خراشيده گرفته تا قلب شکسته، درمان کند.
فرشته نزديک شد و به زن دست زد.
اما اي خداوند، او را خيلي نرم آفريدي .
بله نرم است، اما او را سخت هم آفريده ام. تصورش را هم نمي تواني بکني که تا چه حد مي تواند تحمل کند و زحمت بکشد .
فرشته پرسيد:فکر هم مي تواند بکند ؟
خداوند پاسخ داد:نه تنها فکر مي کند، بلکه قوه استدلال و مذاکره هم دارد ، زن ها قدرتي دارند که مردان را متحير مي کنند.
در مقابل بي عدالتي مي ايستند.
وقتي مطمئن اند راه حل ديگري وجود دارد، نه نمي پذيرند.
بدون کفش نو سر مي کنند، که بچه هايشان کفش نو داشته باشند.
براي همراهي يک دوست مضطرب، با او به دکتر مي روند.
بدون قيد و شرط دوست مي دارند.
قلب زن است که جهان را به چرخش در مي آورد.
زن ها در هر اندازه و رنگ و شکلي موجودند مي دانند که بغل کردن و بوسيدن مي تواند هر دل شکسته اي را التيام بخشد .
خداوند گفت:اين مخلوق عظيم فقط يك عيب دارد .
فرشته پرسيد:چه عيبي ؟
خداوند گفت:قدر خودش را نمي داند و تمام محاسن و خوبی های خود را پست می شمارد.
آخرین دیدگاهها